برنامه مذهبی را باید برای غیرمذهبیها ساخت
کارگردان برنامه «رفیق»: حتی یک پلان شمشیر و خونریزی نشان ندادیم
سینماآنلاین:علی میرمیرانی کارگردان برنامه محرمی «رفیق» معتقد است:من در تمام برنامههایی که با فضای معنوی و مذهبی ساختهام، نیتم این بود که برنامه مذهبی باید برای آدمهای غیرمذهبی ساخته شود. افراد مذهبی به مسجد و تکیه و حسینیه میروند و اصلا شاید برنامههای تلویزیون را قبول نداشته باشند اما اگر ما برنامهای بسازیم برای کسانی که تعلقات پررنگی ندارند یا اصلا معتقد نیستند و جذبشان کنیم، توانستهایم قدمی برداریم.
سینماآنلاین_پرستو خلعتبری: برنامه تلویزیونی «رفیق» به کارگردانی علی میرمیرانی کاری از گروه اجتماعی شبکه چهار سیما است که هر شب در ماه محرم روی آنتن میرود. این برنامه در قالب نمایش و به روایت سیما تیرانداز زندگی یاران امام حسین (ع) را روایت میکند و به بخشی از جنبههای انسانی واقعه عاشورا میپردازد که کمتر شنیده شده است. همچنین روزنامهنگاران، فیلمنامهنویسان و کارشناسانی از این دست هم واقعه را از نگاه خودشان بررسی میکنند. به بهانه پخش این برنامه با علی میرمیرانی کارگردان این برنامه گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
چرا برنامه به صورت سیاه و سفید پخش میشود؟
در طرح اولیهای که سه ماه پیش به تلویزیون دادم، یک بلک باکس و یک وایت باکس را در نظر داشتم. بلک باکسی عاری از آکسسوار و دکور برای نمایشها و وایت باکس هم برای گفتوگوها اما در گپ و گفتی که با تهیهکننده داشتیم به این نتیجه رسیدیم که فضای سیاه و سفیدی که در ذهن من بود و اتمسفر شیکی را ایجاد میکرد اساسا سیاه و سفید تصویربرداری و نورپردازی کنیم.
روایتی از رفیقان امام حسین که ادیب و شاعر بودند
چطور به این نتیجه رسیدید که از روایتهای کمتر شنیده شده واقعه عاشورا در قالب نمایش و زبان ساده استفاده کنید؟
نام برنامه برگرفته از دعای جوشن کبیر «یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ» است. من به شبکه گفتم که میخواهم در مورد ۱۳ تن از رفقای امام حسین برنامه بسازم که جزو اعضای فامیل ایشان نیستند. و به جای اینکه به شهادتشان بپردازیم، زندگی آنها را روایت کنیم. چون برخی از اینها شاعر، خطاط و ادیب هستند و تا به حال درموردشان گفته نشده است. البته بعد از این که وارد کار شدم متوجه شدم کار تحقیقی در مورد آنها سخت است و اطلاعات متغن تاریخی بسیاری وجود ندارد.
دنبال آشناییزدایی هستم
شاید برای مخاطب امروز که کمی از فضای برنامههای مذهبی دلزده شده است، استفاده از فرم نمایش میتواند جذاب باشد.
من در تمام برنامههایی که با فضای معنوی و مذهبی ساختهام، نیتم این بود که برنامه مذهبی باید برای آدمهای غیرمذهبی ساخته شود. افراد مذهبی به مسجد و تکیه و حسینیه میروند و اصلا شاید برنامههای تلویزیون را قبول نداشته باشند اما اگر ما برنامهای بسازیم برای کسانی که تعلقات پررنگی ندارند یا اصلا معتقد نیستند و جذبشان کنیم، توانستهایم قدمی برداریم. بارها با تلویزیون طرح موضوع کردم که حاضرم برنامهای طولانی مدت معنوی، اخلاقی و با رگههای مذهبی بسازم که اصطلاحا شیک و مرتب باشد و مخاطب غیر مذهبی را جذب کند. تا به حال الویت تلویزیون این نبوده و یا به صراحت میگویم تعریف تلویزیون از برنامه مذهبی عمدتا این است که دوتا مبل بگذاریم و چند کارشناس تکراری حرفهای تکراری بزنند. من از این قضیه پرهیز میکنم و دنبال آشناییزدایی هستم. البته در حد توان خودم من هم فیل هوا نمیکنم. به همین دلایل هم طرح «رفیق» را به تلویزیون دادم. از همان ابتدا هم گفتم که راوی باید یک چهره باشد و این یعنی هزینه و معمولا تلویزیون راغب نیست برای برنامه ترکیبی همچین هزینهای کند. البته من هم گفتم که اگر اینطور نباشد اصلا نمیسازم. اصرار داشتم که خانم راوی باشد چون فضای برنامههای مذهبی به شدت مردانه است. خوشبختانه مدیرگروه اجتماعی شبکه با خواستههای من مخالفت جدی نکرد.
خانم سیما تیرانداز چطور انتخاب شدند؟
در ذهنم بود که این چهره باید تئاتری باشد. یکسری چهره معروف بازیگری داریم که تئاتری نیستند و در مقابل بازیگران خوب تئاتر را داریم که چهره نیستند. سه یا چهار گزینه داشتیم که یکی خانم تیرانداز بود و تهیهکننده او را پیشنهاد داد. سیما تیرانداز المانهایی را که در ذهن من بود، داشت.
از خروجی کار راضی بودید؟
تهیهکننده را خودم به شبکه معرفی کردم چون او را ده سال است، میشناسم و کارگردان، باسواد، خوش ذوق و تلاشگر است و میدانستم تهیهکنندهای نیست که مدام وسط کار بگوید که چه کاری کنیم ارزانتر بشود. زمانی هم که این مسائل نباشد کیفیت کار خوب میشود. بله من از کار راضی هستم. درواقع تهیهکنندهای همراه و زحمتکش را در طول کار داشتم. در حد وسع و توان ما به نظرم کار آبرومندی است.
عامدانه از سلبریتیها استفاده نکردم
افرادی هم که در مقام کارشناس صحبت میکنند، شخصیتهای هنری و رسانهای هستند، اینها را چطور انتخاب کردید؟
در طرح اولیه من بود که با سلبریتیها گفتوگو نمیکنیم. در واقع آدمهای شاخص به معنای مصطلح در تلویزیون را دعوت نمیکنم. البته اینها آدمهای شاخصی هستند اما مثلا منتقد، روانشناس، استاد ادبیات و فیلمنامهنویس هستند، با واژه و کلام سر و کار دارند و حرف به درد بخور میزنند. در گفتوگو با سلبریتی نمیتوان گفتوگو را خرد کرد بلکه باید مستقل پخش شود.
بازخوردهای مردمی چطور بود؟
من تا دیر وقت سر ضبط بودم و برنامه را از تلویزیون ندیدهام اما بازخوردهای عمومی که گرفتم خوب، امیدوار کننده و آبرومند بود. جا دارد اشاره کنم که ما گروه همراهی داشتیم. مدیر تصویربرداری درجه یک، گریم، لباس و همه اینها کنار هم یک گروه همراه بودیم و خدا هم تلاش شبانهروزی ما را دید و لطفش با ما بود.
ذکر مصیبت در این ایام جای خود را دارد اما فکر میکنید چقدر جای برنامههایی که نگاه پژوهشی به مقوله عاشورا دارند، خالی است؟
من در طرح اولیه هم گفتم که حتی یک پلان شمشیر، خونریزی و قطع اعضای بدن نشان نمیدهم و با صبح تا ظهر عاشورا حرف نمیزنم چون در مورد آن بسیار گفتهاند. به دنبال این بودم که به بخشی که زیاد به آن پرداخته نشده در قالب نمایش و گفتوگو بپردازم. تلویزیون عادت کرده که نه فقط در برنامههای مذهبی بلکه همه برنامهها به جای برنامه ترکیبی که آیتم دارد و زحمت زیادی میطلبد، از کارشناس و گفتوگو استفاده کند. من میخواستم از این ساختار خارج شوم. عامدانه سلبریتی نیاوردم. میخواستم نمایش داشته باشد که زحمت زیادی هم برد از متن، بازیگری، تحقیق، لباس و گریم در بهترین حالت انجام شد. از لحاظ نورپردازی هم دوستان همت کردند و خلاقیت به خرج دادند که آنچه در ذهن من بود عینیت پیدا کند. طبیعی است که تهیهکنندهها ترجیح میدهند از این زحمتها دور باشند. البته فکر میکنم مردم به قدری از این فضای تکراری تلویزیون خسته شدهاند که ممکن است تلویزیون نبینند و برنامهای مثل «رفیق» هم که زحمت زیادی برای آن کشیده شده در این فضا گم بشود.
اگر نکتهای باقیمانده بفرمایید.
من طرح را سه ماه پیش به تلویزیون دادم اما ۱۸ روز پیش تلویزیون اجازه کار داد. گروه روزی ۱۶ ساعت کار میکند. فقط تحقیق قبلا انجام شده بود و نگارش یا لاقل بازنویسیها در همین ایام اتفاق افتاد. این شرایط فشار حیرتانگیزی به گروه وارد میکند که استاندارد نیست. اگر تلویزیون کارهایی از این دست که اخلاقیات را با شکلی متفاوت هدف قرار داده است، بخواهد و استانداردها را هم فراهم کند من بسیار راغبم که کار تولید کنم. اما اگر استانداردها رعایت نشوند کار از نظر فیزیکی و روحی و روانی خستهکننده میشود.
ارسال نظر