چرا بیست سال پیش «سگکشی» رکوردشکن شد؟
تحلیلی بر نگاه مهدی فردقادری به تغییر ذائقه مخاطبان سینما
سینماآنلاین: «مهدی فردقادری» کارگردان جوان سینما در نشست تحلیل و بررسی فیلم «بیوزنی» به نکته قابلتأملی اشاره کرد و گفت: «در حدود بیست سال قبل، پرفروشترین فیلم سینمای ما، «سگ کشی» بود. الان چه فیلمی است؟»
به گزارش سینماآنلاین، «مهدی فردقادری» کارگردان جوان سینما دو روز پیش در بخشی از نشست تحلیل و بررسی فیلم «بیوزنی» در برنامه آفلاین کافه هفت به نکته قابلتأملی اشاره کرد و گفت: «در حدود بیست سال قبل، پرفروشترین فیلم سینمای ما، «سگ کشی» بود. الان چه فیلمی است؟ سینمای ایران مدت هاست به دو بخش سینمای کمدی/جنسی و فیلمهای درام اشکآلود پایین شهری تقسیم شده و در این فضا شاید یکی از دلایلی که فیلمهایی مثل «بیوزنی» آن طور که باید دیده نمیشود این باشد که مخاطبان سینما را، از تجربه کردن قواعد سینما و عشق به سینما دور کردهایم و کاری کردهایم که آنها دیگر به صرف همراهی با یک سلیقه سینمایی، به سالن سینما نمیروند.»
واقعیت این است که ریلگذاری در سینمای ایران، همواره به مخاطبانش جهت داده است. چه در سینمای پیش از انقلاب و چه در چهل سال اخیر. سینمای ایران چند دسته مخاطب دارد و نمیتوان به صرف استقبال از فیلمهای سرگرمکننده، مخاطبان آن دست فیلمها را مخاطبان اصلی سینمای ایران دانست.
در واقع آنچه در تحلیلهای رسانهای به «مخاطب خاموش» تعبیر میشود، آن دسته از مخاطبان سینمای ایران را در برمیگیرد که به واسطه نبود فیلمهای موردعلاقهشان در اکران سینماها، به سینما نمیروند در حالی که دیدن فیلم روی پرده را دوست دارند.
سینمای ایران، یک بار در دهه شصت در ارتقای سلیقه مخاطبان قدمهای مهمی برداشت. در این دهه گرچه بیشتر فیلمهای ملودرام خانوادگی و حادثهای با استقبال گروهی از مخاطبان روبهرو میشد اما ریلگذاری متولیان سینما در ایجاد فعالیت برای سینماگران متفکر ایرانی سبب شد تا فیلمهایی چون «مادر» (علی حاتمی)، «هامون» (داریوش مهرجویی)، «روز باشکوه» (کیانوش عیاری)، «در مسیر تندباد» (مسعود جعفریجوزانی)، «کشتی آنجلیکا» (محمد بزرگنیا) و... در ژانرهای مختلف با استقبال مخاطب روبهرو شوند و بر اساس جدول سالنامه آماری فروش فیلمها، جزو پرمخاطبترین آثار آن سالها قرار گیرند.
دهه هفتاد و هشتاد هم هر گاه این رویکرد وجود داشت، در کنار حیات طبیعی سینمای بدنه، فیلمهای تفکربرانگیز و مهم سینمای ایران با بخشی دیگر از مخاطبان سینمای ایران ارتباط برقرار میکرد که موفقیت فیلمی چون «سگ کشی» (بهرام بیضایی) در سال 80 (آن هم در سالی که این فیلم با فیلمهای متعلق به سینمای بدنه رقابت میکرد) از آن جمله است. در آن سال زندهیاد «سیفالله داد» معاون وقت امور سینمایی حتی یک مراسم قدردانی را از فیلمهای پرمخاطب سال برگزار کرد که این نشان از دغدغه متولیان وقت سینما در ارتباط مخاطب با فیلمهایی داشت که در مسیر ارتقای سطح سلیقه مخاطبانشان گام برداشتهاند.
امروز اتفاقا مخاطبان سینما به واسطه گسترش ابزار ارتباطی، هر لحظه و هر روز در جریان ارتقای محتوایی و تکنیکی فیلم و سینما در جهان هستند و نابخردانه است که یک تهیهکننده همچنان به شیوه نیم قرن پیش، درصدد جذب مخاطب با توسل به رقص و آواز باشد. کاری که از یک سو نشانهگیری سطح نازل پسند مخاطب است و از سویی دیگر، صرفا فیلمسازی برای عده قلیلی از مخاطبان امروز سینما و نسل جدید مخاطبان به شمار میرود.
ارسال نظر