عبدالرضا اکبری:کسی که درام را در سینمای دفاع مقدس نشناسد فیلمش آبکی میشود
در ساخت سینمای جنگ با بنبست مواجه شدهایم
بازیگر فیلم ماندگار «کانیمانگا» معتقد است:ژانر دفاع مقدس علاوه بر جسارت نیازمند مهارت و بلدی است. کسی باید در این حوزه کار کند که تعلیق را بشناسد، با درام آشنا باشد، اوج، فرود و هیجان این جنس کار را درک کند اما کسی که بلد نباشد، فیلم او هم آبکی از آب درمیآید.
سینما آنلاین_پرستو خلعتبری: ممکن نیست که کسی علاقمند به سینمای جنگ باشد و کانیمانگا را به خاطر نیاورد. کانی مانگا فیلمی به کارگردانی زندهیاد سیفالله داد، دومین اثر سینمایی ساخته شده در سال ۱۳۶۶ و رکوردار طولانیترین اکران در تاریخ سینمای ایران با ۱۵ سال نمایش را دارد. به بهانه هفته دفاع مقدس گفتوگویی داشتیم با عبدالرضا اکبری که نقش تکاور را در این فیلم ایفا میکرد که در ادامه میخوانید.
عبدالرضا اکبری درخصوص سینمای دفاع مقدس و دربررسی روند تولید آثار از زمان پس از جنگ تا امروز گفت: در گذشته تولید فیلمهایی با موضوع جنگ و دفاع مقدس دغدغه بود اما هر چقدر که جلوتر آمدهایم، تعداد این آثار کاهش پیدا کرده است. تولید اثر در حوزه دفاع مقدس سخت و هزینهبر است و نیاز به حمایت و تجهیزات دارد. سینمای جنگ انفجار و تیراندازی دارد و باید زمان طولانی برای ساخت آن صرف شود. اما امروز تهیهکنندهها ترجیح میدهند در زمان کوتاهی فیلم بسازند. درحالی که ساخت فیلمهایی مانند «افق» و «کانی مانگا» دو یا چند ماه طول میکشید.
او افزود: امروز همه میخواهند در زمان کوتاه فیلمهای خوش آب و رنگ با موضوعات سطحی بسازند. اینکه چرا این اتفاق افتاده است را مدیران این حوزه باید پاسخ بدهند. مثلا ما در ژانر وحشتی که به سبک هیچکاک باشد، فیلمی نداریم. کمدیهای ما هم که بیشتر از آنکه کمدی باشند، بزن و بکوب هستند. کمدیهایی نداریم که دنبالکننده چارلی چاپلین، جیم کری، هارولوید و وودی آلن باشند. کمدیهای ما تبدیل به شوخیهای سطحی و پوچی شدهاند که در فضای مجازی وجود دارند.
بازیگر «کانیمانگا» اظهار داشت: ما در ساخت سینمای جنگ با بنبست مواجه شدهایم و چیزی برای گفتن نداریم. مدیران باید بررسی کنند که آیا نیاز هست که باز هم در این حوزه فیلمی ساخته شود یا هنوز حرف نگفتهای باقی مانده است؟ البته اگر فیلمی در این ژانر خوب ساخته شود، گیشه خوبی هم خواهد داشت. این ژانر علاوه بر جسارت نیازمند مهارت و بلدی است. کسی باید در این حوزه کار کند که تعلیق را بشناسد، با درام آشنا باشد، اوج، فرود و هیجان این جنس کار را درک کند اما کسی که بلد نباشد، فیلم او هم آبکی از آب درمیآید و تبدیل به همین درامهای عاشقانه و بدون ریتم امروزی میشود. در گذشته کسانی مانند رسول ملاقلیپور و احمدرضا درویش بودند که این جنس کار را میشناختند و فیلمهای خوبی هم میساختند.
عبدالرضا اکبری از تجربه خود در فیلم «کانی مانگا» گفت: «کانی مانگا» را قرار بود احمدرضا درویش بسازد چون نوشته ایشان بود. حتی مقدمات کار فراهم شده و لوکیشنها برای تصویربرداری در ارتفاعات منطقه دیزین مشخص شده بودند اما به دلیل اختلاف نظرهایی که به وجود آمد، کار متوقف شد. پس از آن فیلمنامه به دست زنده یاد سیفالله داد سپرده شد. سیفالله داد با توجه به آشنایی که با من داشت تاکید کرد که نقش تکاور را من بازی کنم.
او ادامه داد: این فیلم به دلیل حضور بسیاری از افراد بزرگ سینما، بسیار خاطرهانگیز بود. بسیاری از آنها را مانند علی ثابتفر که نقش اصلی را بازی میکرد، کاظم افرندنیا، جمشید الوندی که مدیر فیلمبرداری بود و خود سیفالله داد را دیگر نداریم.
متاسفانه امروز تعداد زیادی از دست اندرکاران این فیلم غایب هستند. این فیلم در کوه، دشت و بیابان ساخته شد و چالشهای بسیاری داشت. سیفالله داد مشخص کرده بود که ما تحت تعلیمات یک تکاور جنگی به نام سروان رستگاری قرار بگیریم. به یکی از پادگانها میرفتیم و تعلیماتی را میآموختیم که بسیار هم سخت بود. ما چندان آمادگی نداشتیم اما باید از موانع بالا میرفتیم و میپریدیم اما با دوستانی مثل فرامرز قریبیان، داوود موثقی و رضا طوفان(صفاییپور) همراه بودیم که با وجود آن که وقت آن کم بود اما دورههای بسیار مفیدی بودند. در طول فیلمبرداری هم او با ما بود و در درگیریها و حملات آموزشهایی به ما میداد.
اکبری عنوان کرد: ما دو ماه در منطقه طالقان بودیم پروازهای زیادی هم با هلیکوپتر داشتیم. اگر دقت کنید اوایل فیلم که جنگل است در طالقان فیلمبرداری شده است. پس از آن به برف سنگینی برخورد کردیم. گروه هم یک هفته صبر کرد اما گفتند وقتی برف در این منطقه آغاز میشود به این زودیها پایان نمییابد. به این ترتیب لوکیشن دیگری در کوههای اصفهان پیدا کردیم. قسمتهای از فیلم که در کوهستانهای خشک میگذرد در کوهستانهای اطراف اصفهان سمت نجف آباد فیلمبرداری شده است.
او در پاسخ به این سوال که کدام یک از کارهایی که در حوزه دفاع مقدس انجام داده از نظر خودش جذابتر است، گفت: «پناهنده» با رسول ملاقلیپور که مربوط به کسانی بود که دوران جنگ را سپری کردند و در تنهایی غربت خود زندگی میکنند و هر کدام شغل خود را دارند اما هنوز با آن دوران رویاپردازی میکنند، «کانی مانگا» به کارگردانی سیفالله داد و «اخراجیهای ۱ » به کارگردانی مسعود ده نمکی را دوست داشتم.
اکبری توضیح داد: در این سالها در حوزه تئاتر دفاع مقدس هم کارهایی انجام شد اما تولیدات در آن هم مانند سینما کم شده است. تئاتر نیاز چندانی به ادوات و تجهیزاتی که در سینما نیاز است ندارد و بیشتر به قصهها میپردازد اما آن هم این روزها کمرنگ است.
در ادامه عبدالرضا اکبری اشارهای هم به روند سریالسازی در سالهای اخیر داشت و عنوان کرد: سریالهایی که ساخته میشوند، گاهی خوب هستند و گاهی بد اما انگار مانند سابق به آنها توجه نمیشود. روزگاری که ما «مزد ترس» و «پهلواناننمیمیرند» را کار می کردیم، فرصت بیشتری برای ساخت سریال اختصاص پیدا میکرد و کار با حوصله بیشتری ساخته میشد اما امروز سرعت تولیدها بالا رفته و کیفیت کاهش پیدا کرده است. امروز چندان دقتی به اوج و فرودها و هیجانات قصه نمیشود. از طرفی متن قصه هم یکی از ارکان اساسی کار است اما امروز یکی از مشکلات این است که موضوعات ما تکراری هستند. حرف تازهای برای گفتن نداریم یا گاهی داستان به خوبی پرداخت نمیشود. دیالوگها سطحی شدهاند و مشخص است که هیچ کارشناسی پشت آنها نیست.
ارسال نظر