تنها 6 فیلم در 42 سال...
یک گزارش تکراری درباره همه بضاعت سینمای ایران در مواجهه با «عاشورا»
سینماآنلاین: تنها شش فیلم در طی 42 سال به علاوه چند ارجاع و سکانس در چند اثر سینمایی همه آن چیزی است که سینمای ایران در طی چهار دهه به واقعه عاشورا پرداخته است.
به گزارش خبرنگار سینماآنلاین؛ شاید به واقع تکراریترین کار رفتن سراغ آرشیو سینمای ایران و زیر و رو کردن بضاعت این سینما در تاریخ 42 ساله خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی است تا ببینیم برای مناسبتهای مختلف چه کرده است و یکی از همین کارهای تکراری گزارش نوشتن درباره بضاعت اندک سینمای ایران در پرداختن به موضوع مهم کربلا و واقعه عاشورا است.
اتفاقی که همه ساله با نزدیک شدن به ماه محرم رخ میدهد و اهالی رسانه از خالی بودن ویترین سینما برای اکران در ایام محرم مینویسند، هنرمندان از خودی و غیرخودی بودن برای پرداختن به این مساله گلایه دارند و مدیران مربوطه هم مثل همیشه توپ را در زمین سینماگران میاندازند که فیلمنامه خوبی نیست و به همین دلیل نمیتوان برای ساخت اثری ضعیف بودجه خرج کرد.
امسال هم که کرونا به تمام بهانههای ریز و درشت اضافه شد و شاید با یک تصمیم این بار "عاقلانه" که البته از سر فشار سینماداران گرفته شده، سینماها از صبح روز شنبه 1 شهریور تا 12 شهریور بسته خواهند شد تا به این ترتیب دیگری نه کسی از نبود برنامهریزی کلان برای ساخته شدن فیلم برای این ایام گلایه کند و نه سینماداران انتقادی برای خالی بودن سالنها از سر بیبرنامگی و بی عملی داشته باشند.
بیائید یکبار دیگر بدون بهانه و مقصر تراشی و متهم کردن دیگری بضاعت سینمای ایران در پرداختن به قیام امام حسین را مرروز کنیم؛ اتفاقی که ما را با عدد حیرت آور 6 فیلم در طی 42 سال مواجه میکند و سوال این است واقعا در طی بیش از 4 دهه تمام توانایی سینمای ایران برای دراماتیزه کردن حادثه عظیم کربلا همین فیلم بوده است که اتفاقا یکی از آنها برچسب توقیف برپیشانیاش خورده و هرسال با نزدیک شدن به ایام محرم شاهد یک جنگ لفظی میان سازندگان فیلم و مدیران سینمایی برسر چرایی توقیف و عدم رفع توقیف آن هستیم.
اما اینکه چرا این روند به سمت جلو حرکت نکرد و این محتوا نتوانست در قالب دراماتیک سینمای ایران بگنجد، معضلی است که به برنامه ریزی، مدیریت فرهنگی و نیازسنجی از طرف خالق اثر هنرمند مرتبط است.
معضلی که در طول این سالها به صورت موازی جلو نرفت و در دورهای فیلم های مناسبتی و سفارشی ساخته شد، فیلم هایی که به دلیلی سفارشی بودن و ساختاری ضعیف نتوانستند جایگاهی مناسبی چه در گیشه و چه در زبان و هنر سینما داشته باشند و در جهتی متضاد، فیلم های دیگری ساخته شد که آن چنان شخصی و مستند گونه بودند که شاید در سینمای مستند اتفاقی مهم باشند اما در فرمت سینمایی برگ تازه ای را ورق نزدند.
همه این ها حکایت از آن دارد که پی ریزی محوریت ساخت فیلم، نمایش و در کل هنر در بستر مناسبتها، کج گذاشته شده است و برای بهبود آن احتیاج به نیاز سنجی و هدف گذاری مدیریت فرهنگی و ریل گذاری آن برای هنرمند دارد. ریلگذاری که بتواند این ذهنیت و برداشت مخاطب امروز را از کلیشه، فرمها و محتواهای تکراری به دنیایی از هنرهای خلاق بدیع و تازه ببرد.
شش فیلم «سفیر» ساخته فریبرز صالح در سال ۱۳۶۱، «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی محصول سال ۱۳۷۳، «عصر روز دهم» ساخته مجتبی راعی در سال ۱۳۸۷، «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش محصول سال ۱۳۹۱، فیلم 4 اپیزودی «هیهات» محصول سال ۱۳۹۴، انیمیشن «ناسور» محصول سال ۱۳۹۴ و «خون خدا» محصول سال ۱۳۹۷ تمام موجودیت سینمای ایران در پرداخت مستقیم به واقعه عظیم کربلا است. به عبارت بهتر تنها 6 فیلم در 42 سال...
در کنار این شش فیلم چند اثر هم مانند «افق»، «دست های خالی» و «من و زیبا» به عاشورا ادای دین کردهاند تا همه سهم سینمای ایران در به تصویر کشیدن یکی از دراماتیکترین و حوادث تاریخ آثاری باشد که تعدادشان به اندازه دو دست هم نمیرسد.
ارسال نظر