بازخوانی نقد | جایی برای فرشتهها...
برشی جدید از زندگی زنان متفاوت جامعه
سینماآنلاین: بخشی از نقدها و تحلیلهای فیلم «جایی برای فرشتهها نیست» در اکران عمومی این فیلم بازخوانی شد.
به گزارش سینماآنلاین، مستند جایی برای فرشته ها نیست اثر جدید سام کلانتری با موضوع ورزشکاران زن رشته هاکی در ایران تبدیل به یکی از درخشان ترین آثار سینمای مستند ایران شده است.
سام کلانتری کارگردان مستند «جایی برای فرشتهها نیست» معتقد است که این فیلم، برشی از زندگی زنان جامعهست؛ هر فیلمی که دربارهی زنان و دختران ایرانی ساخته شود و بتواند توانمندیها و قدرت و عملکردشان را در اجتماع به تصویر بکشد، اتفاق مهمی است من هم به عنوان کارگردان، اگر بانوان را به عنوان سوژهی کارهایم برای ساخت فیلم انتخاب میکنم، باید سعی کنم سختیها، مشکلات و توانمندیهای آنها را به تصویر بکشم. هر تریبونی که بتوان از آن برای دیده شدن این موضوعات استفاده کرد.
مستند «جایی برای فرشتهها نیست» چندی قبل اکرانش را در گروه هنروتجربه آغاز کرد و حالا در اکران آنلاین هم در دسترس است. این مستند ساخته سام کلانتری است و تاکنون جوایز بسیاری ازجمله سیمرغ بلورین بهترین مستند جشنواره فجر را از آن خودکرده است.
حضور سام کلانتری در پشت این پروژه بزرگترین امتیازی است که جایی برای فرشتهها نیست دارد. او سینمای مستند را به شکل جدی دنبال میکند و مستند برایش راهی برای ورود به سینمای داستانی نیست. کلانتری تاکنون با ساخت چند مستند نشان داده که این نگاه را جدی میگیرد و با جوایزی هم که نصیب خودکرده موفقیتش در سینمای مستند را جشن گرفته است.
نگاه جدی کلانتری به سینمای مستند از انتخاب سوژههایش میآید. از از خانه شماره 37 که به سراغ زندگی صادق هدایت رفت تا همین جایی برای فرشته ها نیست که قصهای از فرازوفرودهای تیم اسکیت هاکی دختران را روایت میکند. کلانتری زبان مستند را میشناسد و به بهترین نحو آن را به کار میگیرد تا بینندهاش را یکسره در روایتش غرق کند و به او تلنگر جانانهای بزند.
در مطلبپیشرو نگاهی به نظرات چند منتقد دربارهی این مستند میاندازیم.
علی امیرسیافی: به نظرم این اثر قابل قبول میتواند تأثیرات خوبی هم برای علاقهمندان ورزش هاکی روی یخ داشته باشد و هم برای مسئولین مربوط که این حوزه را رها کردهاند! اما ساخته کلانتری چند ایراد کوچک دارد که اگر رفع بشود عالیست.
در شروع کار ما با تیمی روبرو میشویم که به گفته خود سرمربی ، کاملا افسرده ، ناامید و ناراحت میباشد، حال چرا؟؟ به این سوال مهم به درستی در طول مستند پاسخ داده نمیشود.
یک سوال جوابی بین دکتر و بازیکنان رخ میدهد که آنها بتوانند مشکلات اساسیشان را در این تیم بیان کنند، بازیکنان خیلی زود به بیان دیدگاههای فمنیستی خودشان میپردازند و این موضوع تا پایان چندین مرتبه تکرار میشود که به نظرم خیلی هم نمیتواند مانع جدی آنها برای پیشرفت در مسابقات بینالمللی باشد. مسائل مهمتر یا بازگو نمیشوند و یا کمتر به آنها پرداخته میشود.
اشکال دیگر این است که مسئله ساخت سرود برای تیم مطرح میشود ولی استفاده درستی از آن نمیشود، در هر صورت این سرود ساخته شده تا بتواند روحیهای مضاعف به بازیکنان بدهد ولی ما شاهد آن هستیم که بعد از اتمام مسابقات آن دوره، سرود خوانده میشود که اصلا فایدهای ندارد!
ایراد دیگر برمیگردد به فیلمبرداری این اثر، دوربین به موقع به ما کلوزآپ و لانگ شات نمیدهد. برای مثال در اواخر فیلم و در جایی که تیم پیروز شده آن هم با سختی فراوان، دوربین تماما یا نماهای مدیوم کلوزآپ دارد یا کلوزآپ. ای کاش در لابهلای آنها یک لانگشات از کل تیم به ما میداد تا بیشتر گروه را حس میکردیم و همراه آنها میشدیم.
آرش خوشخو: این فیلم به مستند «لست دنس» که به زندگی مایکل جردن پرداخته میتوان تشبیه کرد. با اشاره به اینکه سینمای ما به طور کلی راوی شکست و افسوس و دریغ است، میتوان گفت: ما روایت پیروزی کم داریم و فیلم جایی برای فرشتهها نیست، یکی از بهترین روایتهای پیروزی را بیان میکند، به خصوص که روی طبقه حساس کشور یعنی دختران جوان دست میگذارد.
اخیرا پس از ساخت جایی برای فرشتهها نیست، مستند سریالی ورزشی خوشساختی به نام «لستدنس» از شبکه نتفیلیکس پخش شده که به داستان تلاش مایکل جردن و سایر غولهای تیم شیکاگو بولز برای ششمین قهرمانی در لیگ ملی بسکتبال آمریکا میپردازد. گزارشهایی منتشر شده که این سریال تبدیل به محبوبترین سریال شرکت نتفلیکس در جهان شده است و به نظرم الگوی فیلم جایی برای فرشتهها نیست بسیار منطبق با این سریال است.
این فیلم روایت پیروزی از یک طبقه بسیار حساس است و برای همین جدا از همه فاکتورهای دیگر فیلم بسیار ارزشمندی محسوب میشود. چون در حوزه اجتماعی ایران، بارها بالاترین مقامها بر موفقیتهای بینالمللی زنان تاکید کردهاند اما همیشه مقاومتهایی در سطوح پایینتر در مقابل این روند مترقی و مدرن در چارچوب نظام کشور وجود داشته است.
ساناز رمضانی: جایی برای فرشتهها نیست در نیمه ابتدایی، نیمنگاهی به تلاش گروهی تیم دارد و تمرکزش روی فردیت و هویت دختران استوار است. روایت، چند عضو تیم را دستچین میکند، وارد زندگیشان میشود و برداشت دقیقی از روزگارشان به بیننده ارائه میدهد.
از ورای این نگاه فردی است که بیننده با این دختران هم ذات پنداری میکند. قصه زندگیشان را میشنود و با احساسات و درونیات آنها آشنا میشود. دختران جایی برای فرشته ها نیست در ورزشی فیزیکی و سخت، زنانگیشان را به رخ میکشند و نشان میدهند که از همان نابرابریها و تبعیضهایی که جهان بزرگتر زنانه با آن روبروست رنج میبرند.
احساس ناامنی، استرسها و تلاش برای اثبات به مشخصه هویتی این دختران تبدیلشده است و این مستند بهخوبی میتواند این ویژگیها را به نمایش بگذارد. اینگونه است که بیننده با این دختران احساس نزدیکی میکند و مبارزه آنها برایش مهم میشود.
بهعلاوه همانطور که گفتیم فیلمساز دائماً حضورش را به بیننده یادآوری میکند. اما در لحظاتی از روایت فاصله میگیرد و اجازه میدهد حجم واقعی احساسات دختران این تیم بیننده را درگیر کند و او را در میان این قصه پرپیچوخم راهنمایی کند. مثل زمانی که فیلم تبلیغاتی گروه ساخته میشود. بااینکه تأکید میشود که این فیلم ساخته سام کلانتری است، اما این دختران هستند که بیهیچ پردهای جلوی دوربین او احساساتشان را نشان میدهند. برداشتهای متفاوت و آماده شدن دختران برای بیان آنچه در دل دارند و درنهایت رسیدن به یک نسخه نهایی، بهشدت عواطف بیننده را درگیر میکند و احساساتش را هدف قرار میدهد.
همین تکنیک در نیمه دوم فیلم هم به کار میرود. با شروع مسابقات آسیایی، کلانتری بار دیگر از روایت فاصله میگیرد و اجازه میدهد که حوادث، مسیر فیلم را بهپیش ببرند. با شروع این مسابقات، روایت به اوج میرسد و لحن حماسی که برای چنین مستندی لازم است در فیلم جاری میشود. مسابقات پشت سر هم برگزار میشود و در حین مسابقه، هرآن چه بیننده میبیند، تلاش و مبارزه است.
در این نیمه دیگر فردیت دختران اهمیت چندانی ندارد. همه جزئی از رؤیایی هستند که برایش مبارزه میکنند. جایی برای فرشته ها نیست مرثیهای است از پیروزی و مبارزه. از اشک شوق و شادی و شور. به همین دلیل، تلاش تیم و مبارزه نفسگیر آنها اهمیت مییابد تا حس این پیروزی، کمکم و مسابقه به مسابقه به بیننده القا شود.
حتی پیامهایی که قبل از مسابقه آخر از طرف خانواده دختران برایشان ارسال میشود این کلیت را تقویت میکند. همهچیز، همه اختلافها و نگرانیها کنار میرود و گروهی از دختران مبارز و هدفشان باقی میماند. جایی برای فرشته ها نیست با قهرمانان غیرعادیاش، بهجای آنکه روی محدودیتها تمرکز کند، قهرمانهایی را نشان میدهد که در عین این محدودیتها برای آرزوی مشترکی میجنگند و به هدف میرسند و این تمام آن چیزی است که کلانتری با مستندش میخواهد به بیننده بگوید.
ارسال نظر